عبدالعظيم حسني(ع) در چهارم ربيع الثاني سال 173هجري در شهر مدينه چشم به جهان گشود. وي فرزند عبدالله بن علي، از نوادگان امام حسن مجتبي (ع) بود كه نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت مي رسيد.
شيخ صدوق در كتاب 'كمال الدين' مي نويسد: وقتي حضرت عبدالعظيم (ع) خدمت امام هادي (ع) مشرف شد و عقايد خود را اظهار كرد؛ امام فرمود تو از دوستان حقيقي ما هستي.
روزي امام رضا (ع) به حضرت عبدالعظيم كه مورد اعتماد ايشان بوده و توصيه هاي امام را به شيعيان مي رساند؛ فرمودند: اي عبدالعظيم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شيطان را به خودشان راه و ندهند. آنان را به راست گويي و امانت داري و سكوت و ترك مجادله در كارهاي بيهوده و ديدار از همديگر و توجه به يكديگر دستور بده. چرا كه اينها مايه نزديك شدن به من است.
علي بن موسي الرضا (ع) در ادامه فرمودند: خود را هرگز مشغول دشمني با يكديگر نكنيد. من با خود پيمان بسته ام كه هركس چنين كند و يكي از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم كه او را در دنيا به شديدترين صورت عذاب كند و در آخرت نيز چنين كسي را از زيان كاران قرار دهد.
حضرت عبدالعظيم از دانشمندان شيعه و از راويان حديث ائمه معصومين (ع) وهمچنين از چهره هاي بسيار محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بيت عصمت و طهارت (ع) به شمار مي رفت.
دوران وي گر چه عصر حاكميت عباسيان و ايجاد خفقان و سخت گيري نسبت به شيعيان بود ولي مدافعان دين و حافظان مكتب كه روايات امامان را ثبت و نقل مي كردند، نقش عمده اي در پاسداري و صيانت از فرهنگ والاي اهل بيت (ع) داشتند و اين شخصيت علمي و مذهبي نيز يكي از سنگربانان عقيده تابناك تشيع محسوب مي شود كه درحفظ و انتشار سخنان ائمه اطهار، سخت كوشا بود و ستايش هاي ائمه (ع) از وي نشان دهنده شخصيت والاي علمي و معنوي وي است.
هر زماني كه حضرت عبدالعظيم به مجلس حضرت امام جواد (ع) يا امام هادي (ع) حاضر مي‌شد، با كمال ادب و خضوع، در حالي كه دست هاي خود را از ردا بيرون آورده بود، با كمال ادب به محضر آن امامان سلام عرض مي كرد و امام پس از جواب سلام، او را نزديك خود مي خواند و در كنار خويش مي نشاند؛ به حدي كه زانوي مباركش به زانوي مقدس امام مي چسبيد و امام، كاملا از احوال او سوال مي كرد كه اين موجب حسرت و غبطه ي ديگران مي شد.
يكي از جنبه هاي احترام و تعظيم هاي امام جواد (ع) و امام هادي (ع) به جناب عبدالعظيم حسني اين بود كه هيچ وقت اورا به نام نمي خواندند و پيوسته حضرتش را با كنيه اش يعني 'ابوالقاسم' خطاب مي كردند و از آنجا كه كنيه براي تعظيم و تكريم و احترام، وضع شده لذا به خوبي فهميده مي شود كه حضرات ائمه معصومين (ع) تا چه حدي براي عبدالعظيم، احترام قائل بوده اند و اين تكريم به دليل تقوا، ورع و علم توام با عمل وي بوده و باعث شده كه محبوبيت خاصي نزد امامان معصوم بيابد.
زماني كه امام رضا (ع) در مدينه به سر مي برد، اين امكان براي حضرت عبدالعظيم (ع) فراهم بود تا به محضر آن حضرت برسد و پس از شهادت آن امام هشتم يعني در دوران امامت امام جواد (ع) كه در مدينه به سر مي بردند، اين توفيق همچنان براي حضرت عبدالعظيم (ع) فراهم بود تا با آن حضرت ديدار داشته باشد و از دانش آن بزرگوار، بهره گيرد و گاهي نيز سوالات خود را به صورت نامه از امام مي پرسيد و جواب مكتوب از امام دريافت مي كرد.
شايد بتوان گفت سرشارترين و حساس ترين مقطع حيات حضرت عبدالعظيم، دوران امام هادي (ع) بود. گرچه امام دهم (ع) بخشي از عمر خويش را در يك منطقه حفاظت شده نظامي و تحت نظر، در سامرا گذراند و در آن دوران امكان ارتباط شيعيان با آن حضرت، كمتر و با مشكلاتي همراه بود؛ اما عبدالعظيم حسني (ع) درهمان زمان نيز به محضر امام هادي(ع) مي رسيد و از او رهنمود مي گرفت.
زماني كه اين شيفته اهل بيت (ع) در سامرا به خدمت امام هادي (ع) مي رسيد و از محضرش استفاده مي كرد؛ جاسوسان خليفه ارتباط ايشان را با امام هادي (ع) گزارش نمودند و در پي آن، خليفه دستور تعقيب و دستگيري وي را صادر كرد و لذا حضرت عبدالعظيم براي مصون ماندن از خطر خليفه عباسي، خود را از چشم ماموران پنهان مي كرد و در شهرهاي مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد مي كرد و اين وضع ادامه داشت تا اينكه شهر ري رسيد.
وي به صورت يك مسافر ناشناس، وارد ري شد و در محله 'ساربان' در كوي 'سكه الحوالي' به منزل يكي از شيعيان رفت. مدتي در زيرزمين آن خانه به سر مي برد و مردم از حضورش بي خبر بودند و تنها افراد انگشت شماري از شيعيان او را مي شناختند و از حضورش در آن محله، مطلع بودند كه آنان هم مي كوشيدند كه اين خبر، فاش نشود تا خطري جان ايشان را تهديد نكند. اما با گذشت زمان، افراد بيشتري حضرت عبدالعظيم (ع) را مي شناختند و به خانه اش رفت و آمد مي كردند تا از علوم و رواياتش بهره گيرند.
حضرت عبدالعظيم در اين شهر به مشكلات ديني و شرعي مردم رسيدگي مي كرد و آنان را از فضل و دانش خود بهره مند مي كرد تا اين كه بنا به نقلي بر اثر بيماري در سن 79 سالگي در پانزدهم شوال 252هجري چشم از جهان فرو بست و در همان محل به خاك سپرده شد؛ محلي كه اينك زيارتگاه شيعيان و عاشقان اهل بيت (ع) است.ایرنا