برای شما مولایم که یکی از آن چهار هزار شاگردت پدر علم شیمی جابرابن حیان است

برای شما مولایم که مجالس روضه ات برای غریب کربلا معروف وباعث گرمی مجالس ماست

برای شما مولایم که خانه ات راغریبانه نیمه شب بسان خانه جدت امیرالمومنین آتش زدند

برای شما مولایم که که قاصرم از کنح مدحتان که باید مدح شما ازخدای متعال درقرآن شنید

وبرای شما مولایم سلام من نه سلام خداوند واشکم که ریزان است برآن قبر غربیت..الامان الامان الامان

وشمارا روزی بارگاهی بود هیهات از دشمنان دومی پرست که چشم کورشان تاب دیدن نداشت




روضه حضرت صادق (ع):

  بارها سینه سوزان مرا سوزاندند *** وقت و بی وقت دل و جان مرا سوزاندند

هر شب و نیمه شب آزار دلم میدادند *** در خفا قلب پریشان مرا سوزاندند

سر سجاده اهانت به نمازم کردند *** بر لبم آیه قرآن مرا سوزاندند

پا برهنه بِرُبودند مرا از حرمم *** حرمت پیری و عنوان مرا سوزاندند

ناسزا پیش دو چشمم که به مادر گفتند *** به خدا عزت جانان مرا سوزاندند

من به دنبال سر اَستَرشان ذکر به لب *** سوز ذکر لب عطشان مرا سوزاندند

از غم مادر خود بی سر و سامان شده ام  *** که به کوچه سر و سامان مرا سوزاندند

گرچه دیدند که بر کرب و بلا میگریم *** باز هم دیده گریان مرا سوزاندند

به خدا بر جگرم زهر جفا مرحم بود *** گرچه از کینه دل و جان مرا سوزاندند